کد مطلب:102405 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:349

شباهنگان خلوتکده های عشق و پایدار مردان روزهای عمل











«ارادتهم الدنیا فلم یریدوها و اسرتهم ففدوا انفسهم منها. اما اللیل فصافون اقدامهم، تالین لاجزاء القرآن یرتلونها ترتیلا، یحزنون به انفسهم و یستثیرون به دواء دائهم. فاذا مروا بآیه فیها تشویق ركنوا

[صفحه 91]

الیها طمعا و تطلعت نفوسهم الیها شوقا و ظنوا انها نصب اعینهم و اذا مروا بایه فیها تخویف اصغوا الیها مسامع قلوبهم و ظنوا ان زفیر جهنم و شهیقها فی اصول آذانهم، فهم حانون علی اوساطهم، مفترشون لجباههم و اكفهم و ركبهم و اطراف اقدامهم، یطلبون الی الله تعالی فی فكاك رقابهم. و اما النهار فحلماء علماء، ابرار اتقیاء، قدبراهم الخوف بری القداح.»

[صفحه 92]

این جهان به سویشان میل كرد و آنان نپذیرفتند، كمند جاذبه هایش را بر گردن غرائز حیوانیشان افكند و آنان با دادن جان، روان انسانی خویش را رها كردند. چون شب سایه ی تیره ی خود را بر جهان گسترد، از خواب خوش برخاسته در خلوتكده ی عشق زانوی ادب بر زمین زده به ترنم نغمه های آسمانی قرآن پرداخته با آهنگی جانسوز آیاتش را می خوانند و در آنها می اندیشند، جانهای خود را با اندیشیدن در قرآن اندوهگین و آماده ی پذیرش حقایق می كنند و درمان درد خویش از آن جویند و راه مستقیمش را پویند، در این راهپیمایی چون به آیه ای شوق انگیز رسند با چشم امید بدان گرویده جانشان بدان سوی سركشد و آینده ی تابناك كمال انسانی را آشكارا در برابر خود گمان برند و هنگامی كه به آیه ای بیم دهنده برخورند با گوش جان به شنیدن پردازند و فریاد و هیاهوی شعله های آتش دوزخ را در گوشهای خود بینگارند. در دل شبهای آرام كه در خانه ی دوست را به روی خود باز بینند، در حریم پاك عشق گاه در برابر معشوق به ركوع كمر خم كرده اند و گاه به سجود پیشانیها و كف دستها و زانوان و انگشتان پاها را بر زمین گسترده، آزادی خویشتن را از زندانهای خاك و تن و زمین و آتش بازپسین، از پیشگاه خدای والا جایگاه درخواست دارند. ولیكن در روز دوراندیشانی بردبار و آگاه و دانشمند و نیكمردانی

[صفحه 93]

پروا پیشه و سخت پویا در خدمت به خلق هستند كه ترس از آینده جسمشان را چون تیر تراشیده است.


صفحه 91، 92، 93.